Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «تسنیم»
2024-05-01@23:23:56 GMT

همخونی و همخوانی

تاریخ انتشار: ۱۷ دی ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۹۴۶۵۰۴۷

همخونی و همخوانی

چرا حادثه کرمان تبدیل به لحظه عینیت یافتن انسجام ملی ایرانیان شد و چگونه می‌توان این انسجام را به خدمت کشور درآورد؟ - اخبار رسانه ها -

به گزارش گروه رسانه‌های خبرگزاری تسنیم، جنایت تروریستی کرمان باعث شهادت 90 نفر از هموطنان‌مان شد. صاحب عزایی این 90 جان عزیز اما تنها به خانواده‌های‌شان محدود نشد و یک ایران در عزای این خون‌های به ناحق ریخته شده سیاه پوشیدند.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

حداقل در چند سال اخیر و در بزنگاه حوادث تلخ، جامعه ایران تا این اندازه واکنش یکسانی از خود نشان نداده بود. تا جایی که بارها این بحث مطرح شد که چنددستگی در جامعه ایران احتمالا امکان شکل‌گیری یک حس مشترک را از ایرانیان دریغ می‌کند. با این حال حادثه تروریستی کرمان در چند ساعت بسیاری از این پیش‌فرض‌ها را با یک مثال نقض آشکار بی‌اعتبار ساخت، به گونه‌ای که پس از مدت‌ها تمام جریان‌های سیاسی و بخش غالب چهره‌های شناخته‌شده و مرجع اجتماعی در یک واکنش مشترک خود را شریک عزای این فاجعه تروریستی خواندند. از همین جهت چهارشنبه سیاه کرمان را می‌توان به عنوان یک مصداق مهم در فهم جامعه ایرانی مورد مداقه و بررسی قرار داد.

1- انسجام ملی مفهومی پایه‌ای و متضمن مدنیت و امنیت هر کشوری به حساب می‌آید. برخلاف تصور عام این انسجام نه به معنای هم‌نظر بودن است و نه باید فقدان شکاف سیاسی، اجتماعی و معرفتی را از آن برداشت کرد. انسجام ملی باور به یک «ما»ی جمعی در دل تکثر و اختلافات گوناگون است. از همین جهت انسجام ملی نه لزوما یک عینیت مستمر که یک ذهنیت موجود در ناخودآگاه جامعه است. اتفاقا لحظات عیان شدن انسجام لحظاتی معدود و عمدتا در دل یک حزن یا جشن جمعی است. لحظه‌ای که کلیت یک جامعه مشترکا در سوگ یک چهره می‌نشینند، نوروز و یلدا را جشن می‌گیرند، در آیینی مذهبی همچون محرم شرکت می‌کنند، از پیروزی یک ورزشکار یا تیم ایرانی در برابر ورزشکار یا تیم خارجی خوشحال می‌شوند و... در واقع در حال رقم زدن همان لحظه انسجام هستند؛ لحظاتی که افراد از حصار تفرد خود خارج و به یک محیط بزرگ جمعی با ارزش‌ها، آیین‌ها، احساسات و مقصدی مشترک وارد می‌شوند. این لحظات استمرار نمی‌یابند و اساسا خاصیت‌شان در همین مقطعی بودن‌شان است. بسیار در مطالعه تاریخ ملل بر نقاط عطفی تاکید می‌شود که سرآغاز یک مسیر تاریک یا روشن برای یک ملت بوده است. عمده این نقاط عطف یا لحظه تبلور این انسجام بوده یا لحظه فروپاشی‌شان. از همین جهت لحظات انسجام ملی به علت ناب و معدود بودن‌شان می‌تواند آغازگر یک مسیر حیاتی برای هر ملتی به حساب آید.

2- دشمنان خارجی ایران در سال‌های اخیر بیشترین تمرکز خود را بر از هم پاشیدن همین لحظات انسجام معطوف کرده‌اند. به طور مشخص از اواسط دهه90 رسانه‌های فارسی‌زبان خارج از کشور خط روایی خود را به سمت بی‌اعتبار کردن هر آنچه از ایرانیان یک «ما»ی مشترک می‌سازد بردند. با این حال آشوب‌های خیابانی سال گذشته نقطه اوج این مسیر بود تا جایی که ضدانقلاب این پیش‌فرض را برای حامیان آشوب به وجود آورد که همراهی با هر آیین و مناسبت انسجام‌بخشی را فعلی قبیح به حساب آورند. بی‌راه نبود که آنها در این مسیر هزینه زیادی کنند تا لحظات به ظاهر کم‌اهمیتی همچون برگزاری مسابقات ورزشی نیز به صحنه افتراق جامعه از همدیگر تبدیل شود. ضدانقلاب بخوبی می‌دانست تنها در سایه بی‌اعتبار شدن لحظات انسجام است که می‌تواند جامعه را برای همراهی با ویرانی خویش همدل سازد. آنچنان که حرف نهایی تمام چهره‌های برانداز در یک سال گذشته به دعوت از قوای خارجی برای حمله نظامی به ایران و افزایش تحریم و فشارهای اقتصادی ختم می‌شد. یقینا جامعه‌ای که انسجام و همین باور به «ما»ی مشترک خود را از دست نداده باشد نمی‌تواند این چنین در بازی ویرانی خویش مشارکت داشته باشد.

3- با این نگاه اگر به حادثه کرمان نظر بیندازیم، لحظات بعد از این حادثه را باید یک نقطه عطف دانست. در این لحظات هر اندازه جامعه و گروه‌های مرجع آن با جنایت همراهی می‌کردند یا حداقل در محکومیت آن لکنت نشان می‌دادند این گزاره بیشتر تثبیت می‌شد که ایران انسجام و «ما»ی مشترک خود را از دست داده است. به همین خاطر برخی چهره‌های ضدانقلاب که در آشوب‌های سال گذشته برای خود جایگاه لیدری نیز پیدا کرده بودند از همان ساعات نخست با استفاده از شنیع‌ترین ادبیات تلاش کردند آغازگر یک موج همراهی با تروریسم باشند. اما در صحنه عمل آنچه اتفاق افتاد این بود که برافتادن نقاب از چهره این خنّاسان خبیث اتفاقا لایه‌های زیادی از جمعیت سرخورده جامعه را در همدردی با این جنایت به میدان آورد. کرمان در لحظه‌ای که دشمنان انسجام ملی ایرانیان به دنبال اثبات یک فروپاشی اجتماعی می‌گشتند به همان نقطه انسجام‌آفرین تبدیل شد. جامعه‌ای متکثر با هزاران اختلاف‌نظر و سلیقه در یک نقطه به «ما»ی مشترک خود رجوع کرد. این لحظه همان لحظه عیان شدن روح جمعی یک کشور بود.

4- انفجارهای تروریستی در نزدیکی گلزار شهدای کرمان مولفه «امنیت» جمعی ایرانیان را نشانه گرفت. عملیاتی که باعث به شهادت رسیدن ده‌ها کودک بی‌گناه شد. از سوی دیگر عامل آن یک فرد خارجی بود که برای پیاده‌سازی این جنایت، مزار چهره‌ای امنیت‌آفرین را انتخاب کرده بود. کنار هم قرار دادن این موارد نشان می‌دهد این حادثه در وجه روانی‌اش قصد نشانه گرفتن عالی‌ترین اهرم شکل‌گیری هر اجتماع یعنی امنیت را داشته است. به میدان آمدن همه ایرانیان برای پاسداری از این اهرم و همدردی با قربانیانی که نزدیک مزارش در خون خود غلتیده بودند می‌تواند آغازگر مسیری برای تفاهم و تعامل میان انسان‌هایی باشد که دشمن مشترک برای ریختن خون هیچکدام‌شان تردیدی به خود راه نمی‌دهد. از همین جهت فهم این انسجام و لحظه شکل‌گیری آن در کنار توجه به این واقعیت که دشمن نقشه بلندمدتی برای از بین بردن آن دارد (و در این سال‌ها ضربات مهمی نیز به آن وارد شده است) می‌تواند تمام دلسوزان سرنوشت ایران را دور یک میز جمع کند تا در مرزبندی با ویرانی‌طلبان، از ایده خود برای آینده بگویند.

منبع: وطن امروز

انتهای پیام/

منبع: تسنیم

کلیدواژه: حمله تروریستی کرمان همین جهت انسجام ملی ما ی مشترک مشترک خود جامعه ای

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.tasnimnews.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «تسنیم» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۹۴۶۵۰۴۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

جلائی‌پور، استاد دانشگاه: برای عملیات «وعدهٔ صادق» به قدر کافی پیوست‌های دیپلماتیک و مربوط به سیاست داخلی و اقتصاد تمهید و عملیاتی نشده/ به جای انسجام داخلی و افزایش همبستگی ملی و رضایت عمومی شهروندان، شاهد تجدید طرح گشت ارشاد بوده‌ایم

به گزارش جماران؛ حمیدرضا جلائی‌پور استاد دانشگاه در یادداشتی در روزنامه هم میهن نوشت:

در سیاست پیچیدهٔ ملی و جهانی امروز کم‌ پیش می‌آید که موضع نیروها در برابر یک پدیده بتواند به عنوان شاقول و مرزگذارِ روشنِ اخلاقی و سیاسی عمل کند. موضع هر نیروی سیاسی در برابر عملکرد اسرائیل آپارتایدی و اشغالگر در شش ماه گذشته از این نمونه‌های کم‌یاب است. اسرائیلی که اساسا از ابتدا مبتنی بر اشغال، ترور، ایدئولوژی صهیونیستی، نسل‌کشی، پاک‌سازی قومی و استعمار شهرک‌نشین شکل گرفت و چند دهه مبتنی بر همین ابزارها و متکی به حمایت نواستعماری آمریکا و اروپا و با نقض مستمر و سیستماتیک حقوق و آزادی‌های اساسی فلسطینیان و قوانین بین‌المللی پیشروی کرد، در شش ماه گذشته کلکسیون بی‌سابقه‌ای از جنایات جنگی را در برابر دوربین رسانه‌ها و گوشی‌های هوشمند در جهان شبکه‌ای مرتکب شد.

برای عموم ایرانیان (حتی ناراضیان شدید) روشنگر است که بخش بزرگی از اپوزیسیون غیرملی نه‌تنها آشکارا در طرف اسرائیل نسل‌کش و کودک‌کش ایستادند و در برابر قتل عام ۴۰ هزار فلسطینی (اکثرا کودک یا زن) و انواع جنایت جنگی هولناک و فریب و دروغ مستمر اسرائیل سکوت کردند، بلکه رسانه‌ها و رهبران این اپوزیسیون وابستهٔ مالی و سیاسی نتانیاهو شده‌اند. اپوزیسیون وابسته به اسرائیل طرف اشتباه این شاغول مرزگذار ایستاد و از جمله به همین دلیل افول کرد و ضربه‌ای کاری و بلندمدت خورد. 

مسالهٔ فلسطین و آرمان فلسطین قبل از انقلاب ۵۷ هم وجود داشت و امروز با مواضع اخیر حماس هم روشن‌تر شده است که خود اسرائیل (در نظر و عمل) و آمریکا (در عمل، چنان‌که در وتوی اخیرش متبلور شد) تنها موانع تشکیل دولت مستقل فلسطینی‌اند، و نه ایران که به آن رای مثبت داد. با این حال روشن است که اسرائیل می‌کوشد مثل دو دههٔ گذشته پروژهٔ امنیتی‌سازی ایران را پیش ببرد، از ایران مترسکی برای کاهش فشار روی خودش و ایجاد ائتلاف با کشورهای منطقه بسازد و در دشنه‌زنی به ایران در خارج و داخل مرزهایش پیشروی کند. حملهٔ اسرائیل به ساختمان دوم سفارت ایران در سوریه گام جدید اسرائیل آپارتایدی و خطای راهبردی آن بود که باز بخش بزرگی از اپوزیسیون با محکوم نکردنش نشان داد منافع ملی و قوانین بین‌المللی برایش اهمیت و اولویتی ندارد. 

پاسخ ایران به حملهٔ اسرائیل اشغالگر در عملیات وعدهٔ صادق نیز رخداد بزرگی بود که باز بخش بزرگ از اپوزیسیون نتوانست اهمیتش را دریابد. برجام مهم‌ترین شاهکار دیپلماتیک و مولفهٔ قدرت نرم ایران و وعدهٔ صادق مهم‌ترین شاهکار بازدارندهٔ سخت ایران در دهه‌های اخیر بوده است. نیرویی که نتواند این واقعیت را ببیند و چنان از روزمرگی‌های سیاسی و اختلاف‌های دیگر ارتفاع بگیرد که اهمیت این دو مولفه در قدرت و منافع ملی ایران را درک کند به ضعف و عدم صلاحیت خودش گواهی می‌دهد. وعدهٔ صادق نشان داد که سرمایه‌گذاری همهٔ دولت‌های پس از جنگ بر بازدارندگی موشکی و سرمایه‌گذاری دههٔ اخیر ایران بر پهپادها در دفاع ملی کارساز بوده است. وعدهٔ صادق مصداق روشنی از دفاع مشروع مطابق قوانین بین‌المللی، با اهداف نظامی، بدون تلفات انسانی و به قصد پیشگیری از جنگ بود و به خاطر عقلانیت قابل توجهی که در اجرای آن بارز بود به جنگ نیانجامید، بر قدرت ملی افزود و ایران را به نسبت چند ماه پیش در برابر جنگ پرشدت، حملهٔ نظامی و پیشروی‌های اسرائیل مصون‌تر کرد. با این حال، پایدارسازی دستاوردهای صبح صادق نیازمند تقویت دیگر مولفه‌های قدرت ملی، از جمله دیپلماسی تواناتر، اقتصاد توانمند و افزایش انسجام داخلی و رضایت عمومی شهروندان است.

متاسفانه شواهد نشان می‌دهد برای عملیات موفق و مدبرانهٔ وعدهٔ صادق به قدر کافی پیوست‌های دیپلماتیک و مربوط به سیاست داخلی و اقتصاد تمهید و عملیاتی نشده است. به جای انسجام داخلی و افزایش همبستگی ملی و رضایت عمومی شهروندان، در هفته‌های گذشته شاهد احکام قضایی و تجدید طرح گشت ارشاد بوده‌ایم که بر شکاف‌ها و نارضایتی می‌افزاید و ناعادلانه است. متاسفانه همین سوءحکمرانی‌ها زمینه‌سازی کرده است برای این واقعیت تلخ که دانشجویان ایرانی حتی به نسبت دانشجویان آمریکایی حساسیت و اعتراض کمتری به نسل‌کشی اسرائیل نشان می‌دهند. آمریکایی که عملا پشتوانهٔ نسل‌کشی اسرائیل می‌شود و در دانشگاه‌هایش معترضان به نسل‌کشی سرکوب می‌شوند صلاحیت و مشروعیت اخلاقی پند و اندرز حقوق بشری به کشورهای دیگر ندارد، ولی صداوسیما و حکمرانانی که از سرکوب دانشجویان معترض در ایران حمایت می‌کنند و با گشت ارشاد و احکام قضایی ناعادلانه بر صورت آزادی‌ها پنجه می‌کشند هم صلاحیت نقد سرکوب در آمریکا را از دست می‌دهند و در جامعهٔ ناراضی نسبت به سهمگین‌ترین جنایات جنگی اسرائیل اشغالگر حساسیت‌زدایی می‌کنند. با این حال، سوء حکمرانی‌ها نباید قطب‌نمای اخلاقی شهروندان آگاه و نیروهای سیاسی ملی را از کار بیاندازد و صدای اعتراضشان به نسل‌کشی و سرکوب و تجاوز اسرائیل کودک‌کش به میلیون‌ها فلسطینی و سفارت ایران را کوتاه کند. در همین بزنگاه‌ها و با همین شاقول‌های مرزگذار است که عیار ملی و اخلاقی بودن نیروها سنجیده می‌شود.

دیگر خبرها

  • معلمان ۵۲ مدرسه در بوشهر تجلیل شدند
  • ورود جمعی از طلاب مدرسه دارالسلام تهران به قزوین
  • هم‌خوانی معلمان در دیدار امروز با رهبر انقلاب + فیلم
  • برنامه اقدام مشترک برای رونق باغ‌موزه دفاع مقدس تبریز تدوین شود
  • کارگران بازوان جامعه برای رشد و تعالی هستند
  • همخوانی توهین‌آمیز هواداران بایرن مونیخ و رئال مادرید؛ بارسلونای حرام‌زاده! / فیلم
  • نماهنگ | حال خوب کارگر، حال خوب جامعه
  • به مناسبت روز جهانی کار و کارگر
  • جلائی‌پور، استاد دانشگاه: برای عملیات «وعدهٔ صادق» به قدر کافی پیوست‌های دیپلماتیک و مربوط به سیاست داخلی و اقتصاد تمهید و عملیاتی نشده/ به جای انسجام داخلی و افزایش همبستگی ملی و رضایت عمومی شهروندان، شاهد تجدید طرح گشت ارشاد بوده‌ایم
  • نقدینگی‌های جامعه باید به‌سمت بخش مولد اقتصاد یعنی نفت و گاز هدایت شود